حکایت...
حـــکایـت زنـــدگی مـا شـده مــثـل دکــمـه ی پـــیـراهـن
اولــی رو کـه اشــتـبـاه بـــسـتی ،
تــا آخـــرش اشـــتـبـاه مـــیـری !
بــــدبـخـتـی ایــنـه کـه ؛ زمــانی بـه اشـــتـبـاهـت
پـــی می بـری کـه رســیـدی به آخرش
دقیقا مثل من و تو که اولین دکمه رو
اشتباه بستیم و راه بازگشت نداریم.
فقط خدا میتونه کمک کنه
نظرات شما عزیزان: